فرد مبتلا به دمانس، به دلیل از دست دادن حافظه، ریسک دچار شدن به هر کدام از علائمی که در ادامه فهرست شدهاند را دارد. برخی از علائم را خود فرد و برخی دیگر را مراقبین یا پزشکان شناسایی میکنند. آکادمی پزشکان خانواده ایالات متحده نشانههای زیر را در ژورنال پزشکی خانواده آمریکا منتشر کرده است.
حافظهی کوتاهمدت و عدم توانایی در ساختن خاطرات جدید – مثلاً مطرح کردن مکرر یک سؤال
دمانس تقریباً چهار مرحله دارد:
۱ـ اختلال شناختی خفیف: فراموشی عمومی اصلیترین نشانهی آن میباشد. این اختلال در بسیاری از افراد مسن قابل رؤیت است، اما ومی ندارد اختلال شناختی خفیف تا حد زوال عقل پیشروی کند.
۲ـ زوال عقل خفیف: مبتلایان به دمانس خفیف، به اختلالات شناختی دچار میشوند که میتواند زندگی روزمرهی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
نشانههای این اختلال عبارتند از: سردرگمی، فراموشی، گمشدن، تغییرات شخصیتی و مشکل در انجام وظایف.
۳ـ زوال عقل متوسط: در دمانس متوسط فعالیتهای عادی و زندگی روزمره با چالش بیشتری روبرو میشوند و امکان دارد بیمار برای انجام کارهای خود به کمک نیازمند باشد. علایم این اختلال شبیه به زوال عقل خفیف اما کمی وخیمتر است. امکان دارد فرد مبتلا برای شانه کردن موها و یا پوشیدن لباس نیازمند به کمک باشد. همچنین امکان دارد تغییرات قابلتوجهی در شخصیت فرد بهوجود آید. برای مثال بدون دلیل مشخصی مضطرب یا شکاک شود. اختلالات خواب نیز در این وضعیت پیشبینی میشود.
۴ـ زوال عقل شدید: در این مرحله نشانهها به طور قابلتوجهی حادتر شده، ممکن است فرد مبتلا بهطور کامل توانایی برقراری ارتباط را از دست بدهد و به مراقبت دائمی نیازمند باشد. گاهی حتی انجام کارهای ساده، مانند بالا نگه داشتن سر یا نشستن غیرممکن میشود. از دست دادن کنترل ادرار هم در این وضعیت امکان دارد اتفاق بیفتد.
دمانس انواع مختلفی دارد که عبارتند از:
پارکینسون بیشتر به عنوان اختلال حرکتی منظور میشود، اما امکان دارد مسبب علایم زوال عقل نیز باشد.
نشانههای اولیهی زوال عقل عبارتند از:
دمانس میتواند از بیماریهای نورودژنراتیو یا مرگ سلولهای مغز و تباهی عصبی پیشرونده باشد. تباهی به معنی تغییرات ناشی از بیماری در سلولها، بافت یا اجزای سلولی میباشد که در نتیجهی آن امکان دارد کارکرد سلول یا بافت دچار اختلال شود یا بهطور کامل از کار بیفتد. به بیان ساده بیماریهای نورودژنراتیو به مرگ پیشرونده و تدریجی سلولهای مغزی منجر میشوند.
با این حال اینکه زوال عقل منجر به مرگ سلولهای مغز میشود یا مرگ سلولها این اختلال را بهوجود میآورد، مشخص نمیباشد. در کنار بیماریهای تباهی عصبی مانند
سکته مغزی، آایمر، تومور مغزی و آسیب مغزی نیز قادرند منجر به زوال عقل شوند.
زوال عقل عروقی (دمانس انفارکت چندگانه) – نوعی از زوال عقل میباشد که بر اثر مرگ سلولهای مغزی به علت اختلالاتی مانند بیماریهای عروق مغز مانند سکتهی مغزی ایجاد میشود. در این بیماری بخشی از مغز به انفارکت یا انفارکتوس دچار میشود. یعنی خون رسانی به آن بخش دچار اختلال شده و به دلیل کمبود اکسیژن سلولهای مغزی از بین میروند.
دمانس ناشی از آسیب – زوال عقلی بعد از آسیب، با مرگ سلولهای مغزی ناشی از صدمه به سر به طور مستقیم در ارتباط است.
برخی از انواع آسیبهای مغزی، مخصوصاً آسیبهای مداوم مانند صدمات احتمالی واردشده به سر ورزشکاران، امکان دارد به زوال عقل منجر شوند. یک آسیب مغزی منفرد نیز قادر است باعث افزایش ریسک ابتلا به زوال عقلی ناشی از تباهی عصبی مانند آایمر بشود، البته در این زمینه شواهد ضعیف هستند.
بیماریهای پریونی – مانند بیماری کروتزفلد جاکوب یا بیماری جنون گاوی
عفونت HIVچگونگی آسیب به سلولهای مغزی بر اثر
ویروس HIV مشخص نیست؛ اما در بیماران مبتلا به HIV زوال عقل دیده شده است.
عوامل بازگشت پذیر – با از بین بردن علت زمینهای، برخی از انواع زوال عقل قابل بهبود هستند. افسردگی، تداخلات دارویی، ناهنجاریهای تیروئیدی، کمبود ویتامینها میتوانند به دمانس برگشت پذیر منجر شوند.
در ارزیابی سلامت ادراکی و وضعیت حافظه، اولین قدم پاسخ به سوالات و انجام فعالیتهایی استاندارد تشخیصی میباشد. تحقیقات نشان دادهاند که زوال عقل بدون استفاده از آزمونهای استانداردی که در ادامه خواهید خواند، قابل تشخیص نیست. با این وجود، تشخیص زوال عقل، ارزیابیهای دیگری را نیز شامل میشود.
آزمونهای ادراکی یا شناختی زوال عقل، امروزه به طور گسترده استفاده میشوند و به عنوان روشی قابلاعتماد برای تشخیص زوال عقل مورد تأیید میباشند. طراحی این آزمونها مربوط به دههی هفتاد میلادی میباشد و در حال حاضر به همان شکل و با ایجاد تغییرات اندکی مورد استفاده قرار میگیرند. آزمون شناختی دهپرسشی یکی از آنها است. برخی از سوالات آن عبارتند از:
هر جواب صحیح دارای یک امتیاز است. نمرهی شش یا کمتر اختلالات ادراکی را نشان میدهد.
برخی از آزمونهای ارزیابی روانی دارای پرسشهایی هستند که همراهان و خویشاوندان بیمار مجبور به پاسخ دادن به آنها هستند. آزمون ارزیابی شناختی پزشکان عمومی یا GPCOG یکی از این آزمونها میباشد. این آزمون که انجام آن توسط پزشک ضروری است، میتواند اولین گام در ارزیابی سلامت روانی و تشخیص زوال عقل باشد.
همانطور که ذکر شد، سوالات بخش دوم باید توسط یکی از نزدیکان بیمار پاسخ داده شود. در این بخش پزشک
متخصص سعی میکند تا از موارد زیر آگاه شود:
اگر نتیجهی این آزمون اختلال حافظه یا فراموشی را نشان دهد، بررسیهای استاندارد دیگری باید صورت گیرد. از جمله: سی تی اسکن مغز و آزمایشهای خونی.
هدف از آزمایشهای بالینی تشخیص یا رد دلایل قابل درمان فراموشی یا محدود کردن دلایل بالقوه بیماری میباشد. مثلاً مشاهدهی ضایعات یا بافت مرده در تصویر سی تی اسکن مغز نشاندهندهی بیماریهای تباهی عصبی مانند آایمر میباشد.
معاینهی مختصر وضعیت روانی یا MMSE یکی از آزمونهای ادراکی است که موارد زیر را تخمین میزند:
MMSE در تشخیص زوال عقل ناشی از بیماری آایمر و همچنین تعیین شدت آن کاربرد دارد و همچنین تعیین میکند که آیا به درمانهای دارویی نیاز هست یا خیر.
مرگ سلولهای مغزی برگشت ناپذیر میباشد. بنابراین برای زوال عقل ناشی از تباهی هیچ درمانی موجود نیست.
روشهای مدیریت اختلالاتی مانند بیماری آایمر، بیشتر بر روی بهبودی نشانهها و مراقبت از بیمار متمرکز هستند تا
درمان علت اصلی بیماری. اما اگر علتی جز تباهی عصبی و به دلایل برگشت پذیر باعث بروز نشانههای زوال عقل باشد، جلوگیری از آسیب بیشتر به مغز یا توقف آسیبها امکانپذیر است. دمانسهای ناشی از کمبود ویتامینها و عوارض دارویی، نمونههای برگشت پذیر بیماری زوال عقل میباشند.
کاهش علائم بیماری آایمر با استفاده از برخی داروها امکان پذیر است. چهار دارو با نام مهارکنندههای کولین استراز وجود دارند که برای درمان آایمر کاربرد دارند:
داروی دیگری با نام ممانتین نیز برای درمان آایمر به کار میرود، این دارو مهار گیرندههای NMDA را در مغز برعهده دارد. گلوتامات مادهای شیمیایی میباشد که بهدنبال تحریک دردناک محیطی، در مغز آزاد میشود. گیرندههای NMDA محل اتصال گلوتامات هستند و مهار این گیرندهها علائم بیماری آایمر را بهبود میدهد. ممانتین در ایران با نامهای آانتین، مموروپ و آیکسا به فروش میرسد و امکان دارد به تنهایی یا همراه با داروهای مهارکننده کولیناستراز مصرف شوند.
داروهای مهارکنندهی کولین استراز برای رفع علائم رفتاری بیماری پارکینسون نیز یاریرسان هستند.
تمرینهای مغزی» عملکرد ادراکی را افزایش داده و برای مقابله با فراموشی در مراحل اولیهی بیماری آایمر راهگشا هستند. این تمرینها شامل بهکاربردن یادیارها و سایر ابزارهای یادآوری مانند برخی اپلیکشینهای رایانهای یا تلفن همراه میباشند. یادیارها کمک میکنند که میان مفاهیم جدید و مفاهیم موجود در مغز ارتباط برقرار شود و از این رو به خاطر سپردن چیزهای مختلف آسانتر میشود.
عوامل مختلفی برای زوال عقل خطرساز هستند اما همچنان افزایش سن موثرترین آنها است. دیگر عوامل خطرساز عبارتند از:
درباره این سایت